90/3/28
10:7 ص
دو تا دانشجو پزشکی داشتن تو خیابون میرفتن، میبینند جلوشون یه یارو داره گشاد گشاد راه میره.یکیشون میگه: این بابا بواسیر داره. اون یکی میگه: نه این آپاندیسشو عمل کرده. خلاصه هی با هم بحث میکنن ولی به هیچ نتیجه ای نمیرسن، میگن بریم از خودش بپرسیم. میرن به یارو میگن: آقا ببخشید، ما دیدیم شما اینجوری راه میرین، با هم شرط بندی کردیم،من میگم شما آپاندیستون رو عمل کردین ولی رفیقم میگه شما بواسیر دارین. یارو میگه: هرسه تامون اشتباه کردیم! منم اول فکرمیکردم گوزه، ولی نامرد، ان بود
یارو میره دیوونه خونه میبینه همه تو صف واستادن دارن یکییکی تو یه سوراخه نگاه میکنن بعد دوباره میرن ته صف وامیسن. یارو کنجکاو میشه ببینه تو سوراخه چه خبره، خودش هم میره تو صف وامیسه و تو سوراخه رو نگاه میکنه هیچی نمیبینه، یه بار دیگه تو صف وامیسه بازم هیچی نمیبینه،از یکی میپرسه: شما چی رو نگاه میکنین؟ من که هر چی نگاه میکنم هیچی نمیبینم. یارو بهش میگه: برو بابا دلت خوشه! ما دو ساله داریم این تو رو نگاه میکنیم هنوز هیچی نمیبینیم، تو میخوای با دو بار نگاه کردن چیزی ببینی؟!
90/3/28
10:7 ص
90/3/28
10:7 ص
غضنفر می گه: بعدا که می گی
=============================================
غضنفر سر سفره داد می زده می گفته: بربری بدین! بربری بدین!
بهش میگن چی شده؟ ، میگه: آب تو گلوم گیر کرده
=============================================
90/3/28
10:7 ص
!!! ... وضعیت قرمز ... !!!
به علت تغییر شیوه نگرش به همه چی ! فعلا بیخیال چرت و پرت نوشتن شدیم !
(الان حالم از هرچی طنز به هم می خوره ! اه اه اه )
.
.
.
ولی برمی گردم !
شاید وقتی دیگر !
90/3/28
10:7 ص
این مطالبی که دروب می خوانتیدبهترین مطالب اند سعی کنید با بتوانیدازمطالب استفاده بهینه را داشته باشیدباتشکرماهرفرهودی مدیریت وب